وجود محض

     وجود محض ، لم یلد و لم یولد ، وجود محض است ، نه به وجود آمده ، نه به وجود می آید ، انرژی بوده هست و خواهد بود . انرژی به وجود نیامد و از بین هم نمی رود . انرژی تنها ، از حالتی به حالت دیگر تبدیل می شود ، این رو عین فیزیک دارم به شما میگم این آیه هم عین فیزیک ، عین علم و عین آگاهی محضِ .

   خداوند به وجود نیامده ، خداوند وجود محض هست ،  هُوَل اول ، هُوَل آخر . هیچ وجودی غیر از وجود حق نیست ، موجودیت فقط هست ، یعنی متکثر میشه تویِ بی نهایت موجودات ، بی نهایت امکان متکثر شدن و موجودیت داره . ولی وجود یک هست ، وجود واحدِ ، وجود فقط و فقط و فقط و فقط یک وجودِ و اون هم وجودِ محضِ و وجود ذاتِ الله .

     تو الان کجایی؟! تو مگه از اون وجود نیستی؟! یا بهترِ بگم ، اون وجود نیومده ، مگه در قالب تو معرفی بشه؟ پس تو هم یک هستی ، مهربانی خداوند تمومی نداره که . رحمت خداوند واسعِ ، بی کرانِ ، جاودانِ . این همه رفتی و اون گلی که کنارت بود رو ندیدی . اون طلوع آفتاب رو ندیدی . گفتی : خب این که هر روز داره طلوع می کنه ، پس تو هیچی از آفتاب نفهمیدی ، آفتاب هیچ موقع طلوع نمی کنه ، آفتاب یک بار اومده خلق شده ، خورشید یک بار خلق شده . این کره ی زمینِ که داره می چرخه ، خدا همیشه هست ، تویی که باید برگردی به سمت خدا ، خدا همیشه هست  .ببین چی دارم بهت میگم ! تو فکر کردی که باید خدا بیاد و طلوع کنه تو زندگیت ، خدا همیشه هست ، این طناب همیشه وصلِ ، این طناب همیشه بودِ ، تو خودت رو اسیرِ بندها کردی ، تو پشتت رو کردی به خدا ، وجهه الله نشدی و جهت رو به سمت هوُ نکردی و جهت رو به سمت تاریکی ها کردی پشتت روکردی به خدا ، تاریکی ها رو می بینی ، لَم یَلد و لَم یُولَد ، نه به وجود آمده و نه به وجود می آورد یک غیری رو ، وَ لَم یَکُن لَهُ کُفُواً اَحَد ، و هیچ احدی غیر از او نیست .

  این وجود همیشه بوده با تو و این وجودیِ که وجودِ تو از اون وجودِ و این همش بوده ، ولی تو در بندش کردی و پشتت هم کردی بهش . بعد چه جوری میخوای حال کنی با خدا . بعد اون گلی هم که هر لحظه داره میاد ، همون لحظه داره خودشو نشون میده ، تو نمی بینیش . بعد گل انسانهای اطرافت هم نمی بینی . بعد عشق بازی رو نمی فهمی ، بعد اگر آگاه بشی میدونی الان تو این شرایط ، تو این وضعیت اوج عشقت رو میتونی به انسان ها نشون بدی .

فهرست