عشق پاسخ عشق

    اگر ما تو این جهان دو قطبی سرگرم این بازی های ملولی و بازی های دنیوی بشیم و ازون فرایی که فراتر از فراست غافل بشیم ، از معاشقه ی با اون فرا غافل بشیم ، باخت یم . عمرمون رو باختیم اونجاست که این حقیقت در مورد ما جاری میشه و حقیقتی که انسان در زوال است .

     وَالعَصر ، اِنَّ الاِنسَانَ لَفیِ خُسرٍ – به درستی که انسان در زیان ودر زوال است . إِلاَّ الَّذیِنَ آمَنُوا – مگر اون کسانی که ایمان آوردند . ایمان آوردند یعنی عاشق شدند . وَ عَمِلُوا الصَّالِحاَتِ و عملشون رو بر اساس خواست معشوقشون انجام میدن . وَتَوَاصَوابِالحَقِّ و توصیه می کنند به عاشقی کردن – وَتَواصَوابِالصَّبرِ – و میگن صبر کردن در مسیر عشق صبر در مسیر عشق ، همش معاشقه است . هیچ تحمل نیست همش معاشقه است .

   شما فرض رو بگیر که معشوقت به تو میگه که صبر کن و تو میدونی که این کلام معشوقتِ ، اگر به یقین بدونی که معشوقت گفته صبر کن و هر لحظه بدونی که تو تحت نظر و نظارتِ معشوقت هستی ، اون صبر زیباترین صبرِ و همون صبری هست که حضرت زینت گفت . و اون صبر جمیلِ ، صبرِ زیباست و اون زیبایی هست که در هر واقعه ای تو می بینی ، حتی در واقعه ی عشق بازی سیدالشهدا در عاشورا و اونجاست که حتی جون بدی ، حتی سربدی ، حتی تمامِ موجودیتِ خودت رو بدی برای معشوقت ، باز زیبا میشه و اونجاست که تمام پرسش ها پاسخ داره . اونجاست که تمام چرایی ها پاسخ داره ، اونجاست که تمام غمها پاسخ داره ، تمام تضادها پاسخ داره .

    اونجاست که خداوند به زیباترین شکل تمام ابهامات رو با به تصویر کشیدن عشق پاسخ میده و در مقابل عشق فراتر از تصور . دیگه تو دنبال چه پاسخی می گردی ؟! خدا وقتی به یقین بدونی که تمام این بازیها معاشقه ی معشوقت هست با تو و تمام این معاشقه های زمینی و تمام این داستانهای زمینی ، اتصال تو با معشوقت هست ، دیگه چی می مونه ؟! دیگه فقط و فقط عشق بازی می مونه.  دیگه تمام این داستان ها ، همه ی این داستان ها پوچ میشه و فقط و فقط اون پس زمینه ی حقیقتشِ که می مونه اون ذاتش هست که معاشقه ی تو با معشوقت هست اون ذاتش هست که جاریست اون ذات هست که در هر لحظه ، تمام جهان تو رو رنگارنگ می کنه دنیای تو از دنیای خاکستری بیرون  میاد از دنیای تیرگی بیرون می یاد دنیای تو دنیای رنگارنگ نورانی میشه اونجاست که پائیز تو میشه بهار عشق اونجاست که همه لحظات تو میشه بهار عشق اونجاست که تمام لجظات تو طعمی پیدا می کنه از جنس طعم شراب الهی اونجاست که که دیگه فقط حظِ و حظِ و حظِ و شعفِ و شعفِ و شعفِ و تو هستی و معشوقت ، اونجاست که در تاریکترین شرایط این دنیا ، تو معاشقه ای  داری از  جنس نور ، معاشقه ای داری از جنس خدا و اینجاست که هیچ ابهامی نمی مونه ، هیچ ابهامی نمی مونه سعی کن این معاشقه رو با تمام وجودت دریابی سعی کن لحظه ای از این معاشقه غافل نمونی وقتی لحظه ای از این معاشقه غافل نمونی ، اینجاست که خداست که فقط به تصویر کشیده میشه.