آرامش الهی

آرامش الهی

    قدرت آرامش انسان اگر قرار بود از بیرون از اون باشه ، عدالت الهی زیر سوال می رفت . اون موقع تو می تونستی مدعی بشی که خدایا تو قدرت من رو به بیرون از من دادی ، دادی به ابلیس ، دادی به شیاطین . دادی به انسانهایی که ابلیس و شیاطین در وجودشون رخته کرده بودن ، اونها اومدن حال منو خراب کردن. ولی خدا خیلی واضح در کتاب آسمانی به ما میگه که : هر شری که به شما میرسه از طرف خودتونه و هر خیری که میرسه از طرف منِ . این خیری که از طرف خدا میرسه ، یعنی اینکه خداوند تمام جهان هستی رو ، تمام این زیبایی هایی که درجهان هستی هست و در جهانِ دو قطبی وجود داره ، تمام این انرژی هایی که در اختیار ما هست ، تمام قوانین هستی ، مثل قانون جاذبه این ها رو قرار داده ، حالا گفته ای انسان خودت بیا استفاده کن ، ما از تمام این هستی می تونیم استفاده ی مفید ببریم ، زمانی که آگاه بشیم که اون آرامش الهی ما ، منشاش از بیرون از ما نیست ، از درون ما هست .

     از کجا مطمئن باشید که … یک مسیری حق هست ؟ از کجا مطمئن باشید یه مسیری باطل هست ؟ اگر تو بیای با … تغییر نگرشت ، با تغییر ذهنیتت ، به یک آرامشی برسی فراتر از تصور ، این منشا آرامش بخشش فقط و فقط می تونه ، منشأ حقیقت تو باشه ، منشأ کل تو باشه غیر از این نمی تونه باشه ، اگر که به همچنین آرامشی قبلا رسیدی ، بدون پس این حقیقت تو بوده که اومده در وجود تو منتشر شده و تو حظش رو بردی ، شروع کن پاکسازی کردنِ درونِ خودت . بهترین کار، برای اینکه آرامشت دوباره برگرده اینه که یک خلوتی رو برای خودت ایجاد کنی ، هر جا هم بودی هر چقدر هم شلوغ بود ، یک پنج دقیقه ، ده دقیقه ، یک ربع … برو تو اتاق دیگه ای ، برو یه جای دیگه ای ، به هوای نماز خوندن خودت ، یه خلوتی رو ایجاد کن ، تو اون خلوت ِ خودت شروع کن ، هر آنچه که در ذهنت میاد ، رها کن … رها کن ، رها کن … کم کم از درون خودت بیا به اون حقیقتی که آرامش بخشِ و نیازی به هیچ چیزی نداره بیدار شو با این آگاهی ريال با این تصور که خداوند کاملاً تو رو عاشقانه دوست داره و خداوند از بابت اینکه تو آرامشت رو از دست بدی ناراخت میشه و بزرگترین گناه تو ، نا امید شدن از درگاه خداوند و بالاترین ثواب و پاداش تو امیدوار شدن به درگاه خداوندِ و اینکه اگر تو الان در جهان دو قطبی همچنان هستی یعنی اینکه خدا به تو فرصت داده که کاملا پاک بشی کاملا بخشیده بشی ، کاملا رها بشی تو یک مراقبه ی عمیق داشته باشی و تو اون مراقبه ی عمیقت برسی به درون خودت ، به حقیقت درونت ، برسی به اینکه خدا عاشقانه تو رو دوست داره و خدا کیف می کنه وقتی که تو امیدوارانه میری به سمتش و می خوای ازش که کمکت کنه از درون خودت به حقیقت خودت زنده بشی و بهتر از اون بگم ، منِ الهی تو ، که در درون تو هست میخواد که تو رها بشی بعد زمانی که از اون اتاق میای بیرون ، می بینی که دیگران دیگه نمی تونن رو تو تاثیر بذاری ، همون افرادن ولی می بینی با یک لبخندی تو میای بیرون با یک آرامشی میای بیرون ، با یک سکونی میای بیرون .

فهرست